داستان فیلم در سال 1936 و در کشوری فاشیسم اتفاق می افتد. زنی برای مخفی کردن و نجات جان شوهرش که به مرگ محکوم شده است تمام تلاش خود را نجام می دهد و .....

"چیمو" که تازه 18 ساله شده، از خانواده‌ای ساده و حمایتگر می‌آید. او از کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته و هنوز هم در حالی که چندین شغل دارد و رویای راه‌اندازی کسب‌وکار خودش را دنبال می‌کند، با اذیت‌کننده قدیمی‌اش "اِل روبیو" روبه‌روست. زمانی که فرصتی برای انتقام پیدا می‌کند، هرگز تصور نمی‌کند که این عمل تلافی‌جویانه آغازگر دوستی غیرمنتظره‌ای باشد که زندگی هر دوی آن‌ها را برای همیشه دگرگون می‌کند و ...

کندلا، مدیر یک مدرسه نخبه، پس از طلاقی دردناک به دبیرستان قدیمی‌اش بازمی‌گردد تا گروهی از دانش‌آموزان شورشی را از طریق شطرنج هدایت کند. او در این مسیر درمی‌یابد که چه در شطرنج و چه در زندگی، مهم نیست شاه باشی یا سرباز؛ در نهایت همه در یک خانه قرار می‌گیرند.

پس از یک سرقت ناموفق در اتوبوسی که فرودگاه را به شهرهای مختلف اطراف بارسلونا متصل می‌کند و کشته شدن سه سارق، مامور پلیس فران گارزا و همکارش ربکا کویروس از شش شاهد در مورد هویت فرد فراری و آنچه واقعا در آن شب در اتوبوس اتفاق افتاد، تحقیق می‌کنند. اما آن‌ها به زودی مشکوک می‌شوند که شاهدان حقیقت را نمی‌گویند و ...

داستان فیلم پس از ورود یورو به اسپانیا در سال 2002 میلادی روایت شده و در مورد یک پیشخدمت ساده به نام ایوان است که پس از استفاده زیرکانه از شانس خود برای پیوستن به یک طرح پولشویی، زندگی‌اش کاملا تغییر می‌کند و ...

داستان سریال الهام گرفته از اتفاقاتی واقعی است و درباره "پدرو" یک افسر پلیس که بقایای بدن سوخته شده اش در داخل یک ماشین پیدا می شود، اکنون همه نگاه ها به دو عامل مهم معطوف می شود که یکی دوست دخترش و دیگری معشوقه این افسر پلیس است، اما ....

در شهر معدنی کوچک "اینفیستو" زن جوانی که ماه ها تصور می شد مرده ناگهان پیدایش می شود. دو کارآگاه به منطقه اعزام می شوند و گمان می کنند پای نیروهای شیطانی در میان است و ...

در سال 1921، یک افسر پلیس به بارسلونا فرستاده می شود تا کسانی را که مسئول دزدیدن سلاح های نظامی هستند دستگیر کند ولی ...

کیلیان مرد جوانی است که در کوه های هوئسکا بزرگ شده اما تابحال آنجا را ترک نکرده است. اما در سال 1953 او به قصد رفتن به جزیره ای عجیب و غریب و کار کردن با برادر و پدرش در یک مزرعه کاکائو، آنجا را ترک میکند و …